کاش هیچ وقت بهت نمیگفتم دوستت دارم که اینگونه مغرور نشی
درباره من
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم
یک قطره ی آبم که در اندیشه ی دریا
افتادم و باید بپذیرم که بمیرم
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم
این کوزه ترک خورد!چه جای نگرانی ست
من ساخته از خاک کویرم که بمیرم
خاموش مکن آتش افروخته ام را
بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم
ادامه...
آدما فقط جاهایی از غصه هاشون رو برای همدیگه تعریف میکنن
که کمتر آزارشون میده ،
غم بزرگ مال خود آدمه ...
فاطمه جون مرسی از حضور گرمت